بیست وهشتم صفر هم گذشت ! انگار نه انگار ! گویی خاک مرده ای بر دلهای مردم ریخته شده ! نمی دانم چرا ؟ اینقدر ارزش های مقدس ما ها داره از یاد میره !گویی آفتاب با همه عظمتش داره غروب می کنه !
معینی
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 ساعت 11:30 ب.ظ
راستش شب بیست و هشتم صفر وقتی داشتم از توی خیابان بو علی همدان به سمت میدان میرفتم اینقدر مغازه ها را شلوغ دیدم که باورم نشد اینگار که فردا عیده یک زمانی توی همچین روزهایی مادر بزگم میگفت حتی جارو نکنید مگه وقتی عزیز شما ازبین میره شما خانه تکانی میکنید اما حالا......
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
راستش شب بیست و هشتم صفر وقتی داشتم از توی خیابان بو علی همدان به سمت میدان میرفتم اینقدر مغازه ها را شلوغ دیدم که باورم نشد اینگار که فردا عیده یک زمانی توی همچین روزهایی مادر بزگم میگفت حتی جارو نکنید مگه وقتی عزیز شما ازبین میره شما خانه تکانی میکنید اما حالا......