-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 13:23
اگر لامپهای کم مصرف بشکند، فوری بمدت حداقل 15 دقیقه اتاق را ترک کنید در این لامپها از جیوه استفاده میشود که سمی میباشد و به همین دلیل باید در مورد استفاده از آن دقت عمل داشته باشید. بنا به گزارش بی بی سی در سال 2008 خطر موقعی حاد میشود که چند تا لامپ در یک محیط بسته و بدون تهویه همزمان بشکنند. جیوه ماده ایی است که در...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 13:20
نمیدونم چقدر از آخرین یادداشتم میگذره اما الان تو سال ۹۰ هستیم و امیدوارم شروع سال جدید برا همه سال خوبی باشه
-
متن وصیت نامه شهید باکری
جمعه 21 خردادماه سال 1389 20:57
بسم الله الرّحمن الرّحیم یا الله، یا محمّد ،یا علی یا فاطمه زهرا یا حسن یا حسین یا علی یا محمّد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمّد یا علی یا حسن یا مهدی (عج) و تو ای ولی مان یا روح الله! و شما ای پیروان صادق شهیدان. خدایا! چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانیم؛ گرچه از رحمت و...
-
چند خاطره از شهید باکری
جمعه 7 خردادماه سال 1389 17:46
1- سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز به من نساخت ، بد جوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه ی خوابگاه . یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازمن مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی شناختمش. اسمش را که از بچه ها پرسیدم، گفتند « مهدی باکری.» 2- رفتیم توی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 16:00
نمی دونم چه سریه تا وقتی ادم بچه است میگه بزرگ بشم اما وقتی بزرگ تر میشه میگه ای کاش هنوز بچه بودم !!!!!!!! کاش بچه بودمو باز با اون شیطنت های بچگی سرگرم بودم نه با ....................................... کاش بچه بودم
-
تولد
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 15:30
به نام او که به ما زندگی عطا نمود وای نمی دونم چطور شروع کنم یا اصلا چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! پارسال همچین روزی یه پست گذاشتم که : یک سال گذشت و ................. اصلا نمی دونم این سالها چطور میاد و میره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! سالهایی که کلی خاطرات تلخ و شیرین توش نهفته است و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 20:31
مهر مادر دانلود
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 20:14
مغایرتهای زمان ما دانلود
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 فروردینماه سال 1389 09:25
خواستم خاطرات یک هفته راهیان نور را در پستهای مجزا از هم بذارم اما وقت نیست ! از اینجا شروع می کنم که رسیدیم و به اروند رفتیمو بعد شلمچه و طلائیه و بعد هویزه تو هویزه که بودیم همونجایی که دانشجویان ژیرو خط امام بودند همونجایی که سردار رشید اسلام شهید علم الهدی به شهادت رسید همونجایی که واردش میشی دلت می لرزه اونجایی...
-
کربلای ایران ........
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1388 18:32
به نام او هیچ وقت یادم نمیره از پارسال تا امسال آرزوی رفتن به ارودی راهیان نور را داشتم و بالاخره امسال رفتم ، یه جورایی اصلا باورم نمیشه ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! انگار همین دیروز بود که می خواستیم بریم ، حدودا ساعت 1 صبح از دانشگاه حرکت کردیم اونطور که یادم می یاد صبح ساعت 8 پل دختر بودیم بعد از خوردن صبحانه داخل پادگان سپاه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 اسفندماه سال 1388 18:30
به نام او که لطفش بی نهایت است به امید خدا امشب ساعت ۱۰ راه می افتیم که بریم . نمی دونم حالم را چطور وصف کنم ؟؟؟؟؟؟؟ نمی دونم چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط یک کلمه بیشتر نمی تونم بگم !!!!!!!! شاید شهدا دعوتم کردن که آدمم کنن !!!!!!!!!! چیزی که تا به حال بدستتش نیاوردم ( ادم بودن ) . شاید بهترین حالی که داشتم الان بوده باشه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 اسفندماه سال 1388 17:16
پارسال همچین روزایی حسرت از دست رفتن راهیان نور را می خوردم اما الان یک سال گذشت و اما ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! خب مثل اینکه امسال حکتی هست که به این اردو برم
-
ملاصدرا می گوید
سهشنبه 13 بهمنماه سال 1388 08:40
ملاصدرا می گوید خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرود میآید، و به قدر آرزوی تو گسترده میشود، و به قدر ایمان تو کارگشا میشود، و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود، و به قدر دل امیدواران گرم میشود ... پــدر میشود یتیمان را و مادر . برادر میشود محتاجان برادری...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 بهمنماه سال 1388 08:26
از چه هم که آب می خوریم دریا حسادت می کند ! این جمله ای بود که پشت یک ماشین سنگین نوشته شده بود این جمله را امروز خوندم اما مصداقش را دیروز عصر تو زندگیم تجربه کردم ای کاش ...........
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 دیماه سال 1388 11:10
خوشبختی ما در سه جمله است تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا ولی ما با سه جمله دیگر، زندگی مان را تباه می کنیم حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا دکترشریعتی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 دیماه سال 1388 09:45
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود . حیف که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند .و بزرگترین دردش را بی آبی خواندند . دکتر شریعتی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 آذرماه سال 1388 15:01
دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن با ذولفقار حضرت مولا بیا و بعد دلهای شیعه را پر حس و غرور کن
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 آذرماه سال 1388 15:17
چهره گل باغ و صحرا را گلستان می کند دیدن مهدی هزاران درد را درمان می کند مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار من گلی دارم که عالم را گلستان می کند
-
پرسیدم....
یکشنبه 8 آذرماه سال 1388 18:04
پرسیدم .... چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی . پرسیدم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آبانماه سال 1388 17:41
امروز اولین میان ترمی بود که دادیم . قلنجمون در اومد همه جزوه دراورده بودند و از رو جزوه می نوشتند . جالبتر اینکه یه سوالش تو جزوه هم نبود فکر کنم این میان ترم بدترین میان ترمی بود که دادم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 آبانماه سال 1388 12:02
هفته پر ماجرا تمام شد و یواش یواش داره حجم پروژه ها پایین میاد دوتاشون تقریبا تمام شده و فقط مونده برم و ارائه بدم و دوتای دیگه تازه تو مراحل طراحی هستش فقط یکیشون مونده که با اطلاعاتی که ما جم کردیم هنوز به مراحل اولیه هم نرسیده موندم چیکار کنم ؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 آبانماه سال 1388 17:12
این هفته که اومد و داره تمام میشه با خودش کوله باری از مشکلات داره از اول هفته تا حالا همش با مشکلات دست و پنجه نرم می کنم از یه طرف سنگینی درسها داره یواش یواش بهم فشار میاره از طرف دیگه اساتید محترم هرکدومشون اینقدر پروژه دادن که مخم داره سوت میکشه موندم کدومشون را درست کنم از یه طرف باید برم شهرک صنعتی برا تحقیق در...
-
آقا جان
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 14:36
فروغ بخش شب انتظار آمدنیست امید آمدنیست غمگسار آمدنیست به راه کوچه دیدار آب باید ریخت دعای ندبه بخوانید یار آمدنیست صدای شیهه اسب ظهور می آید ببین ز گرد همانا آمدنیست
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آبانماه سال 1388 18:36
روزا میاد و میره و .................... پارسال همین روزا بود که اعلام نتایج کنکور اومد و خب ................... اصلا باورم نمیشد که اینقدر زود یکسال از وارد شدنم به دانشگاه می گذره روزای اول که تا وارد کلاس میشدیم ترم اولی بودنمون مشخص میشد و لان ............. خب خوش به حال اون روز
-
تحیق انجام شده در دانشگاه ازاد سنندج
سهشنبه 7 مهرماه سال 1388 18:50
به نام او بی مقدمه میرم سر اصل مطلبب . ما برقی ها یه قانون داریم که بهش میگیم قانون دست راست ، این قانون تشریح میکنه که اگر دست راست خود را دور یه سیم پیچ یا بوبین حلقه کنیم انگشت شست ما جهت جریان را نمایش می دهد و سایر انگشتان حلقه شده جهت میدان را نمایش می دهند حالا اگه اینو با چرخیدن به دور خانه خدا مطابقت بدیم...
-
بی قرار
دوشنبه 6 مهرماه سال 1388 11:54
در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز کویت بر ندارم روز و شب جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را می شمارم روز و شب ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب می زنی تو زخمه ها بر می رود تا به گردون زیر و زارم روز وشب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 مهرماه سال 1388 18:52
خدایا به ما مهربانی بده دلی ساده و اسمانی بده دلی صاف و بی کینه مثل اب دلی روشن و گرم چون افتاب
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 شهریورماه سال 1388 18:53
ز لیلی من شنیدم یا علی گفت به مجنون چون رسیدم یا علی گفت مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز میکرد به گوش غنچه دیدم یا علی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یا علی گفت خمیر خاک آدم را سرشتند چو برمیخواست آدم یا علی گفت مسیحا گر دم از اعجاز میزد ز بس بیچاره مریم یا...
-
علی و ...........
شنبه 21 شهریورماه سال 1388 18:52
قالَ رَسولُ اللهِ صلَّی اللهُ علیهِ وَ آلهِ وَ سلَّم : علیِّ بنِ أَبی طالبُ خلیفةُ اللهِ وَ خلیفَتی ، وَ حُجَّةُ اللهِ وَ حجَّتی ، وَ بابُ اللهِ وَ بابی ، وَ صَفیُّ اللهِ وَ صَفیِّی ، وَ حَبیبُ اللهُ وَ حَبیبی ، وَ خَلیلُ اللهُ وَ خَلیلی ، وَ سَیفُ اللهِ وَ سَیفی ، وَ هُو أَخی وَ صاحِبی وَ وَزیری وَ وَصیّی. پیامبر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 شهریورماه سال 1388 09:13
هیچکس سعادتمند نمی شود مگر اینکه دو بار متولد شود ( حضرت عیسی (ع) )