خراب حور گردم!

نه چنان به گرد کویت، من نا صبور گردم

که گر آستین فشانى، چو غبار دور گردم!

من خسته در فراقت به کدام صبر و طاقت

به ره فراغ پویم، ز پى حضور گردم؟

مَهل آن که خاک سازد اجلم به ناتمامى

تو بسوز همچو شمعم که تمام نور گردم

من اگر به خلد یابم ز تو جنس آدمى را

ز قصور طبع باشد که خراب حور گردم

به نیاز همچو (اهلى) سگ مى فروش بودن

به از آن که مست بارى ز مى غرور گردم

"اهلى شیرازى"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد