غروب جمعه = امید و انتظار

بانو همواره چشم به آسمان داشت و به دهان‌ پدر. زیرا از زبان پدر راه‌های آسمان گشوده می‌گشت.

بانو فرمود: فرزندانم حسن، حسین بر بلندای بام روید و هنگامی که نیمی از خورشید به سمت مغرب نزدیک می‌شود مرا آگاه کنید تا دعا کنم.

مادر! چرا در این زمان می‌خواهید دعا کنید؟

بانوی جهانیان فرمود: شنیدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گفت که به یقین در روز جمعه ساعتی است که ممکن نیست شخص مومن از خدای عزوجل امر و کار خیری را درخواست کند مگر این که به او ارزانی می‌کند. به پدرم عرض کردم: ای رسول خدا! این ساعت چه موقع است؟

فرمودند: زمانی که نیمی از خورشید به سمت غروب نزدیک شود.

آری این خاندان از روز نخست با عصر جمعه همدل و همراه بوده‌اند!

و عصر هر جمعه، منتظر قدم و دعای این بزرگواران است.

آری، تاریخ منتظر این خاندان بوده و خواهد بود.

و برترین دعای عصر جمعه تعجیل در ظهور منتظر است.

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:45 ب.ظ http://www.nahal80.blogfa.com

سلام.خوبین
طاعتتون قبول .مرسی از لطفتون .خواهشن مرا از دعای لطفتون تو این لحظه های عزیز فراموش نکنین

[ بدون نام ] جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ

میدونی تازگیها اسم بتونه را گذاشته اند چی/؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد